نو اصلاحطلبان علیه اصلاحطلبی
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۸۴۷۷
شاید عشق به غرب و تمرکز بیمارگونه روی نقطهای مثل «برجام» و «مذکره» باعث کوری این طیف شده باشد اما به نظر میرسد، سندرومی که آنها به آن دچار شدهاند، پیچیدهتر و جدیتر از این حرفهاست.
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- میگویند، «عشق» و «نفرت» گاهی باعث «کوری» میشود. یعنی اگر کسی به فرض، عاشق فرد یا چیزی شود، این علاقه میتواند مانع از دیدن ایرادات و اِشکالات آن فرد یا چیز شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- دو سالی میشود که دولت آقای سید ابراهیم رئیسی روی کار آمده و در این مدت، به لطف یک ویژگی برجسته در ایشان یعنی «تلاش شبانهروزی» الحقوالانصاف کارهای بزرگ و خوبی انجام شده است. یکی از کارهای بزرگ ایشان افتتاح ایرانیترین فاز پارس جنوبی است که همین چند روز پیش صورت گرفت. برای پی بردن به اهمیت فاز ۱۱ پارس جنوبی کافی است بدانیم، این، همان پروژهای است که بنا به دلایلی از جمله، نبود دانش و تخصص بومی، ۲۰ سال نیمهکاره مانده بود و در دولت آقای روحانی، شرکت بدسابقه «توتال» فرانسه برای تکمیل آن به خدمت گرفته شد اما توتال- طبق پیشبینیهای دقیق آن روزهای روزنامه کیهان- پس از دریافت اطلاعات حساس و بدون پرداخت یک ریال خسارت، کار را نیمه رها کرد و رفت. حالا با تکمیل این فاز - که ظرف فقط ۲ سال انجام گرفت - سالانه چیزی بالغ بر ۵ میلیارد دلار درآمد عاید کشور میشود. ضمن اینکه تکمیل این فاز باعث صرفهجویی ۸۰۰ میلیون دلاری شده است و به گفته عضو کمیسیون انرژی مجلس، خیانت توتال باعث تأخیر در برداشت از فاز ۱۱ پارس جنوبی شده و این تأخیر نیز کشور را با ضرر ۴۰ میلیارد دلاری مواجه ساخته بود! که با تلاش دولت سیزدهم، جلوی این خسارت عظیم هم گرفته شده است. درباره اهمیت افتتاح این فاز میتوان باز هم نوشت. در اینباره میتوانید «افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی» را در گوگل به زبانهای دیگر نیز جستوجو کنید و بازتاب و اهمیت آن را در رسانههای مختلف دنیا ملاحظه بفرمایید.
۳- اما چرا این خبر و پروژه مهم ملی، که تکمیلشدنش به نفع همه مردم ایران است، در رسانههای مدعی اصلاحطلبی، دیده نشد؛ یا به طور کامل سانسور شد یا در گوشهای کوچک از رسانههایشان، با تیترهای خنثی منتشر گردید؟ یا اگر هم منتشر شد، تلاش گردید «بیاهمیت» جلوه داده شود؟ آیا پروژهای که باعث جلوگیری از ضرر ۴۰ میلیارد دلاری، کسب درآمد سالانه ۵ میلیارد دلاری، صرفهجویی ۸۰۰ میلیون دلاری در منابع ارزی، افزایش روزانه
۵۶ میلیون مترمکعبی ظرفیت تولید گاز آن هم از میدانی که با قطر مشترک است میشود، ارزش پوشش رسانهای را ندارد؟ یا دارد اما عشق به غرب مانع از دیدن آن شده است؟! آیا فرهنگ «خودتحقیری» که، «ریشه و نتیجه غربگرایی است» در این طیف، در «بد» دیدن این خبر «خوب» نقش دارد؟ آیا این طیف که بدون اغراق، راهحل همه معضلات را «رجوع به غرب» معرفی میکند، دچار عارضه «گوریل نامرئی» شده است؟
شاید عشق به غرب و تمرکز بیمارگونه روی نقطهای مثل «برجام» و «مذکره» باعث کوری این طیف شده باشد اما به نظر میرسد، سندرومی که آنها به آن دچار شدهاند، پیچیدهتر و جدیتر از این حرفهاست. بخوانید:
۴- در ایران بخشی از طیفی که خود را «اصلاحطلب» و «رفورمیست» مینامند - نه همه آنها - واقعا اصلاحطلب نیستند. «منتقد» و «اپوزیسیون دولت» نامیدن آنها نیز خطاست. «اصلاحطلب» و «منتقد» تعریف دارد. انتقاد، مفید است و نتیجه دلسوزی است. اصلاحطلبی هم در یک جمله یعنی «انجام تغییر در چارچوب قوانین یک کشور». به عبارتی کسانی که دنبال رفورمند، هرگز به ساختار و اصول حمله نمیکنند بلکه در چارچوب این اصول و ساختار است که فعالیت میکنند و اگر مسئلهای «ملی» نیز رخ دهد - که در آن پای منافع ملی در میان است - برای حل آن به رقبای سیاسیشان نیز کمک میکنند. اما در عملکرد طیفی که «نو اصلاحطلب» مینامیم اگر دقت کنیم، دقیقا به همان اصول و چهارچوب است که حمله میکنند و اگر اقدامی در کشور در راستای تأیید، تحکیم و تقویت آن اصول صورت بگیرد، تحمل دیدنش را ندارند! یا سانسورش میکنند، یا تحریف و تخریبش مینمایند. این طیف درواقع «اپوزیسیون نظام» هستند و جالب است بدانید که مدتی است، مواضعشان علیه «جمهوری اسلامی ایران» با مواضع دشمن«مو» نمیزند! وقتی طیفی «اپوزیسیون یک نظام» شد تکلیفش روشن است و طبیعی است هر آنچه به نفع آن نظام و آن کشور بود را «تخطئه» نماید و آدرس غلط دهد. ما فکر میکنیم، آنچه باعث سانسور موفقیتهای دولتی میشود که همه آمدنش را «بازگشت کشور به ریل انقلاب» میدانند، بیش از اینکه عشق یا نفرت یا عارضه کوری حاصل از اختلالات مغزی باشد، اپوزیسیون بودن آنهاست. کافی است رفتار این طیف طی همین دو سال گذشته را آنالیز کنید. یک مورد - فقط یک مورد - نمیتوانید پیدا کنید، مسئله مهمی در کشور رخ داده باشد و مواضع این طیف با دشمن، تفاوت داشته باشد.
رفتاری که این طیف با مشاهده حل معضل بزرگ کمبود واکسن کرونا داشت را به خاطر آورید. همینطور رفتاری را که پس از عضویت ایران در پیمان مهم شانگهای از خود بروز دادند، یا عضویت ایران در گروه بریکس را. همینطور آزادسازی پولهای بلوکه شده و افزایش فروش نفت از روزانه چند صد هزار بشکه به روزانه میلیونها بشکه را در ذهن مرور کنید. تمام این اتفاقات خوب که نفعش برای تمام ملت ایران است را، یا بیاهمیت جلوه داد، یا مصادرهاش کردند یا به تیغ تحریف و سانسورش سپردند. غیر از این است؟ حالا شاید تبیین چرایی سانسور، تخریب یا تحریف خبرهای خوبی مثل «تکمیل و افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی» از سوی این طیف راحتتر باشد.
۵- «امید» نتیجه موفقیت و خبرهای خوب است و نتیجه انتشار اخبار سیاه، منفی و دروغ چیزی نیست جز «ناامیدی». به قول «ویکتور فرانکل» عصبشناس مشهور اتریشی و پدیدآورنده روش «معنا درمانی»، امید اثرات معجزهگون و شفابخش دارد و ناامیدی اثرات مرگبار و کُشنده. انتشار انبوه خبرهای غالبا کذب و سیاه و سانسور خبرهای مثبت و امیدوارکننده، یعنی تلاش برای گرفتن امید از این مردم. خیانتی که با حمایت، همکاری و مشورت با رسانهنماهایی مثل اسرائیل، اینترنشنال، بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، من و تو و... دنبال میشود. همین حالا گزارشهای تحریفشدهای که از تکمیل فاز ۱۱ پارس جنوبی در رسانههای این طیف منتشر شده است را با گزارشهای این رسانهنماها مقایسه کنید. تفاوتی میبینید؟! گاهی فکر میکنیم اگر اخبار کذب و سیاه و تحریف شده این طیف در ایران نبود، آیا آن رسانهنماها چیزی برای انتشار پیدا میکردند و یا بالعکس؟!
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت اصلاح طلبان توتال امریکا سیدابراهیم رئیسی پارس جنوبی گروه بریکس اسراییل اصلاح طلبان اسرائیل انقلاب برجام پارس جنوبی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت فاز ۱۱ پارس جنوبی اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۸۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراض پوچ و خطرناک علیه ایران/ ژیمناستیک دستمایه تمامیت خواهی و منفعت طلبی سهم خواهان
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، در ژیمناستیک سرنا را از سر گشاد میزنند! در رشتهای که به نظر میرسد هر چه موفقیت در آن بیشتر باشد، برخی بیشتر برآشفته میشوند و میکوشند تا حاشیهای جدید را بوجود بیاورند تا این رشته روی آرامش نبیند.
فدراسیونی که در دوره زهرا اینچه درگاهی مسیر موفقیت را در پیش گرفته بود، با تمامیت خواهی و لجبازی بیمارگونه برخیها اسیر دوران بلاتکلیفی و هرج و مرج شد و در میان سرپرستان غیرقانونی و رئیس غیرقانونیتر دست به دست شد، اما در نهایت رئیس قانونی با فشار FIG به صندلی ریاست بازگشت. در تمام این روزهای بلاتکلیفی، اما مسیری که از چند سال پیش آغاز شده بود، با وجود همه مصیبتها و مشکلات باز هم به نتیجه رسید و ژیمناستیک توانست مدال تاریخی بازیهای آسیایی را به سینه بزند.
با بازگشت رئیس تاریخسازی ادامه یافت و ژیمناستیک موفق شد برای نخستین بار در طول تاریخ ۸۰ ساله خود سهمیه المپیک کسب کند. سهمیهای که رئیس در دوران ابتدایی ریاست خود آن را وعده داده بود و دست آخر بعد از چند سال با وجود همه مشکلات و سدهایی که پیش روی این رشته قرار دادند، در نهایت محقق شد.
الفتی با کسب ۶۲ امتیاز در مسابقات جام جهانی و انتخابی المپیک در باکو موفق شد حضور در المپیک پاریس را قطعی کند. ملاک فدراسیون جهانی برای کسب سهمیه، مجموع امتیازهای ۴ جام جهانی است که مهدی الفتی در مسابقات جام جهانی مصر، قطر، آلمان و باکو که جزو مسابقات کسب سهمیه المپیک بود، نتایج خوبی بهدست آورد. او حتی در مسابقات جام جهانی آلمان که گزینشی المپیک محسوب میشد، موفق به کسب مدال نقره شد تا امتیازات خود را به طرز چشمگیری بالا ببرد و در نهایت در پایان ۴ دور مسابقات وردلدکاپ به سهمیه المپیک برسد.
در حالی که الفتی اولین ژیمناست ایرانی است که توانسته سهمیه حضور در المپیک را به دست بیاورد، برخی افراد تنگ نظر در ابتدا مدعی شدند که این سهمیه واقعی نیست و به شکل وایلد کارت برای ایران بدست آمده، ادعایی که از اساس غلط است چه آنکه سهمیه وایلدکارت المپیک در رشتههای مختلف عموما به رشتههایی تعلق میگیرد که با توجه به شرایطشان هیچ شانسی برای کسب سهمیه ندارند و در راستای منشور المپیک و توسعه ورزش به کشورهای کم برخوردار تعلق میگیرد. حال آنکه ژیمناستیک ایران علاوه بر حضور پررنگ در رقابتهای اخیر و گزینشی و کسب مدال در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته و در گردونه رقابت قرار دارد. حتی در المپیک پیشین در توکیو نیز تنها عدم صدور رواید برای یکی از مسابقات ورلدکاپ در استرالیا که حکم گزینشی را داشت، سبب شد تا ژیمناستهای ایران در عین ناباوری امتیازات یک مرحله گزینشی را از دست داده و المپیکی نشوند وگرنه که طلسم المپیکی شدن ژیمناستیک ایران ۴ سال زودتر در دوره قبلی در توکیو شکسته شده بود.
نکته عجیب اینکه بعد از باطل شدن این سناریو، بازی تازهای توسط برخیها آغاز شده. پیگیری هایی که خبرنگار آنا داشته مشخص شد آنهایی که از گردونه دور افتاده اند و اعتقاد دارند باید دیگی که برای آنها نمیجوشد را واژگون کرد و از بین برد. آنهایی که منافع ملی نیز برایشان پشیزی ارزش ندارد و با ارسال ایمیلهایی به فدراسیون جهانی بنا به بهانههای واهی به کسب سهمیه ایران اعتراض کرده اند و عجیبتر اینکه به برخی کشورها هم ایمیل زدند که نسبت به این موضوع اعتراض کنند تا بلکه سهمیه ایران سلب شود!
به نظر میرسد این تحرکات مذموم و ضدمنافع ملی بیشتر رشته در انتخابات پیش روی این فدراسیون دارد و برخیها که میدانند در این انتخابات شانسی نخواهند داشت، دست به یک بازی کثیف و خلاف منافع ملی زده اند تا با لوث کردن موفقیتهای این رشته انتخابات را تحت تاثیر قرار دهند. منفعت طلبی برخیها به قیمت اقدام علیه منافع ملی بازی خطرناکی است که لزوم برخورد دستگاههای نظارتی را میطلبد.
انتهای پیام/